معنی فارسی lex

B1

لکس، واحدی از معنا که در زبان‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A unit of meaning or a word in the context of linguistics.

example
معنی(example):

لکس یک واحد معنا است که در زبان‌شناسی استفاده می‌شود.

مثال:

A lex is a unit of meaning that is used in linguistics.

معنی(example):

در برنامه‌نویسی، لکس می‌تواند به یک کلمه کلیدی از پیش تعریف شده اشاره کند.

مثال:

In programming, a lex can refer to a predefined keyword.

معنی فارسی کلمه lex

: معنی lex به فارسی

لکس، واحدی از معنا که در زبان‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.