معنی فارسی lib
B1 /ˈlɪb/کوتاهشدهی کتابخانه، مکانی برای مطالعه و دسترسی به منابع نوشتهشده.
A shortened term for 'library', a building or room containing collections of books.
- noun
noun
معنی(noun):
Liberal
مثال:
own the libs
معنی(noun):
Liberation
مثال:
women's lib
معنی(noun):
Library
معنی(noun):
Libertarian
example
معنی(example):
کتابخانه مکان عالی برای مطالعه است؛ این یک لائب است.
مثال:
The library is a great place to study; it's a lib.
معنی(example):
من به طور مکرر به کتابخانه میروم تا کتاب قرض بگیرم.
مثال:
I frequently visit the lib to borrow books.
معنی فارسی کلمه lib
:
کوتاهشدهی کتابخانه، مکانی برای مطالعه و دسترسی به منابع نوشتهشده.