معنی فارسی liberalities
B1آزادگی، به معنای بخشندگی و خرمی در رفتار یا عمل، بخصوص در ارائه کمک یا حمایت.
A quality of being generous and open-handed.
- NOUN
example
معنی(example):
سازمان در ارائه حمایت به جوامع مختلف، آزادگیهای خود را نشان داد.
مثال:
The organization showed liberalities in providing support to various communities.
معنی(example):
آزادگیهای او نسبت به هنرها، فرهنگ محلی را غنی کرده است.
مثال:
His liberalities towards the arts have enriched the local culture.
معنی فارسی کلمه liberalities
:
آزادگی، به معنای بخشندگی و خرمی در رفتار یا عمل، بخصوص در ارائه کمک یا حمایت.