معنی فارسی liberty man

B1

مردی که برای آزادی و حقوق بشر تلاش می‌کند.

A man who advocates for freedom and human rights.

example
معنی(example):

مرد آزادی برای حقوق دیگران می‌جنگد.

مثال:

The liberty man fights for the rights of others.

معنی(example):

مرد آزادی به عدالت و برابری اعتقاد دارد.

مثال:

A liberty man believes in justice and equality.

معنی فارسی کلمه liberty man

: معنی liberty man به فارسی

مردی که برای آزادی و حقوق بشر تلاش می‌کند.