معنی فارسی licence fee
B2هزینهای که برای استفاده از خدمات یا محصولات تعیین شده است.
A fee paid for the right to use a service or product legally.
- NOUN
example
معنی(example):
شما باید برای آن خدمت هزینه مجوز را پرداخت کنید.
مثال:
You have to pay a licence fee for that service.
معنی(example):
هزینه مجوز هر ساله باید پرداخت شود.
مثال:
The licence fee is due every year.
معنی فارسی کلمه licence fee
:
هزینهای که برای استفاده از خدمات یا محصولات تعیین شده است.