معنی فارسی licensee
B2 /ˌlaɪsənˈsiː/شخص یا نهادی که مجوز دریافت میکند و باید قوانین مربوطه را دنبال کند.
A person or entity that has received a license to operate.
- noun
noun
معنی(noun):
A person to whom a license is granted
معنی(noun):
A publican
example
معنی(example):
دارنده مجوز باید قوانین را رعایت کند.
مثال:
The licensee must follow the rules.
معنی(example):
دارنده مجوز مسئول حفظ استانداردها است.
مثال:
The licensee is responsible for maintaining standards.
معنی فارسی کلمه licensee
:
شخص یا نهادی که مجوز دریافت میکند و باید قوانین مربوطه را دنبال کند.