معنی فارسی liebig
C1لیبیگ، شخصیتی صاحبنظر در شیمی که تأثیرات زیادی در این علم داشت.
A prominent chemist known for significant contributions to organic chemistry.
- NOUN
example
معنی(example):
لیبیگ پیشگام شیمی آلی بود.
مثال:
Liebig was a pioneer in organic chemistry.
معنی(example):
او بسیاری از تکنیکهایی را توسعه داد که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرند.
مثال:
He developed many techniques that are still in use today.
معنی فارسی کلمه liebig
:
لیبیگ، شخصیتی صاحبنظر در شیمی که تأثیرات زیادی در این علم داشت.