معنی فارسی lienholder

B2

فرد یا نهادی که دارای حق تقدم بر یک اموال است، معمولاً در ازای یک وام.

An individual or entity that has a legal right to hold onto the property until the debt obligation is satisfied.

example
معنی(example):

دارنده لیین تا زمانی که بدهی پرداخت نشود، حق قانونی نسبت به ملک دارد.

مثال:

The lienholder has a legal claim over the property until the debt is paid.

معنی(example):

به‌عنوان دارنده لیین، آن‌ها می‌توانند در صورت عدم پرداخت، دارایی را ضبط کنند.

مثال:

As a lienholder, they can repossess the asset if payments are missed.

معنی فارسی کلمه lienholder

: معنی lienholder به فارسی

فرد یا نهادی که دارای حق تقدم بر یک اموال است، معمولاً در ازای یک وام.