معنی فارسی liens
B1حق عینی به حق قانونی اشاره دارد که به بستانکاران اجازه میدهد تا اموال را تا زمان پرداخت بدهیها ضبط کنند.
A legal right or interest that a lender has on the borrower's property, granted until the debt obligation is satisfied.
- noun
noun
معنی(noun):
A tendon.
معنی(noun):
A right to take possession of a debtor’s property as security until a debt or duty is discharged.
example
معنی(example):
بانک بر روی ملک، حق عینی را تا زمان بازپرداخت وام قرار داد.
مثال:
The bank placed liens on the property until the loan was repaid.
معنی(example):
حق عینیها ممکن است فروش یک ملک را در صورتی که قبلاً حل نشده باشند، پیچیده کند.
مثال:
Liens can complicate the sale of a property if not resolved beforehand.
معنی فارسی کلمه liens
:
حق عینی به حق قانونی اشاره دارد که به بستانکاران اجازه میدهد تا اموال را تا زمان پرداخت بدهیها ضبط کنند.