معنی فارسی life policy
B2قراردادی که بر اساس آن شرکت بیمه در ازای پرداخت حق بیمه، در زمان مرگ سرمایهگذار به وراث پرداخت میکند.
An insurance policy that pays out a sum of money upon the insured's death.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از افراد برای امنیت مالی یک بیمه عمر خریداری میکنند.
مثال:
Many people buy a life policy for financial security.
معنی(example):
یک بیمه عمر میتواند پس از فوت شما برای خانوادهتان تامین مالی کند.
مثال:
A life policy can provide for your family after you pass away.
معنی فارسی کلمه life policy
:
قراردادی که بر اساس آن شرکت بیمه در ازای پرداخت حق بیمه، در زمان مرگ سرمایهگذار به وراث پرداخت میکند.