معنی فارسی life-span

B1

مدت زمانی که یک موجود زنده زندگی می‌کند.

The duration of time for which a person or organism lives.

example
معنی(example):

یک رژیم غذایی سالم می‌تواند طول عمر شما را افزایش دهد.

مثال:

A healthy diet can increase your life-span.

معنی(example):

دانشمندان همیشه به دنبال راه‌هایی برای افزایش طول عمر انسان هستند.

مثال:

Scientists are always looking for ways to extend the human life-span.

معنی فارسی کلمه life-span

: معنی life-span به فارسی

مدت زمانی که یک موجود زنده زندگی می‌کند.