معنی فارسی life-times

B1

به مدت زمان‌هایی که موجودات زنده یا اشیاء می‌توانند وجود داشته باشند، اشاره دارد.

The various durations of existence of living creatures or objects.

noun
معنی(noun):

The duration of the life of someone or something.

معنی(noun):

A long period of time.

مثال:

I've been waiting a lifetime for a train.

example
معنی(example):

عمر ستاره‌ها می‌تواند میلیون‌ها سال باشد.

مثال:

The life-times of stars can be millions of years.

معنی(example):

مطالعه عمرها به ما کمک می‌کند تا کهکشان را بهتر درک کنیم.

مثال:

The study of life-times helps us understand the universe better.

معنی فارسی کلمه life-times

: معنی life-times به فارسی

به مدت زمان‌هایی که موجودات زنده یا اشیاء می‌توانند وجود داشته باشند، اشاره دارد.