معنی فارسی liferented
B1اجاره دائمی، فرایند اجاره یک ملک به مدت طولانی بهطوری که اجارهدهنده و مستأجر توافق بر ماندن برای طولانیمدت داشته باشند.
The practice of renting a property on a long-term basis, typically with a commitment to remain for an extended period.
- OTHER
example
معنی(example):
من آپارتمانم را برای مدت سفرهایم اجاره دائمی کردم.
مثال:
I liferented my apartment for the duration of my travels.
معنی(example):
بسیاری برای دوری از زحمت خرید خانه، انتخاب میکنند که اجاره دائمی کنند.
مثال:
Many choose to liferent to avoid the hassle of buying a home.
معنی فارسی کلمه liferented
:
اجاره دائمی، فرایند اجاره یک ملک به مدت طولانی بهطوری که اجارهدهنده و مستأجر توافق بر ماندن برای طولانیمدت داشته باشند.