معنی فارسی lifesized
B1به اندازه واقعی اشاره دارد و به توصیف اشیاء یا تصاویر به وضوح و اندازه مشابه با واقعیت میپردازد.
Similar to lifesize; depicting something at its actual size.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Full-scale, as a model that is the same size as what it is a model of.
مثال:
The life-sized statue was the same size as the subject, and since he had never fit in that chair, neither did the statue.
example
معنی(example):
هنرمند یک دیوارنگاری به اندازه واقعی روی دیوار نقاشی کرد.
مثال:
The artist painted a lifesized mural on the wall.
معنی(example):
این نمایشگاه شامل شخصیتهای تاریخی به اندازه واقعی است.
مثال:
The exhibition features lifesized figures of historical characters.
معنی فارسی کلمه lifesized
:
به اندازه واقعی اشاره دارد و به توصیف اشیاء یا تصاویر به وضوح و اندازه مشابه با واقعیت میپردازد.