معنی فارسی light fitting
B1دستگاه یا وسیلهای که نور را در یک فضا ایجاد میکند.
An electrical component that holds and controls the light source.
- NOUN
example
معنی(example):
نصب نورانی در اتاق نیاز به تعویض دارد.
مثال:
The light fitting in the room needs to be replaced.
معنی(example):
ما یک نصب نورانی جدید بالای میز ناهارخوری نصب کردیم.
مثال:
We installed a new light fitting above the dining table.
معنی فارسی کلمه light fitting
:
دستگاه یا وسیلهای که نور را در یک فضا ایجاد میکند.