معنی فارسی lighthouseman

B2

شخصی که مسئول نگهداری و روشن نگه داشتن یک فانوس دریایی است.

A man who is responsible for the maintenance and operation of a lighthouse.

example
معنی(example):

مرد فانوس دریایی کشتی‌ها را با امنیت به ساحل هدایت کرد.

مثال:

The lighthouseman guided ships safely to shore.

معنی(example):

هر شب، مرد فانوس دریایی نور را روشن نگه می‌داشت.

مثال:

Every night, the lighthouseman kept the light shining.

معنی فارسی کلمه lighthouseman

: معنی lighthouseman به فارسی

شخصی که مسئول نگهداری و روشن نگه داشتن یک فانوس دریایی است.