معنی فارسی lightninged

B1

به معنای درخشیدن یا روشن کردن به صورت ناگهانی و سریع.

To illuminate suddenly or with great intensity, often associated with storms.

example
معنی(example):

طوفان آسمان را با جرقه‌های روشن ناشی از رعد و برق روشن کرد.

مثال:

The storm lightninged the sky with bright flashes.

معنی(example):

وقتی که رعد و برق غرش کرد، آسمان با انرژی شدید روشن شد.

مثال:

As the thunder growled, the sky was lightninged with fierce energy.

معنی فارسی کلمه lightninged

: معنی lightninged به فارسی

به معنای درخشیدن یا روشن کردن به صورت ناگهانی و سریع.