معنی فارسی like —
B1عبارتی برای بیان تشابه و مقایسه.
A preposition used to compare or describe similarity.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او مثل باد میدود.
مثال:
He runs like the wind.
معنی(example):
این معما برای من مثل یک چالش است.
مثال:
This puzzle is like a challenge for me.
معنی فارسی کلمه like —
:
عبارتی برای بیان تشابه و مقایسه.