معنی فارسی like herding cats
B2مانند جمع کردن گربهها بیانکننده دشواری در کنترل یا هدایت یک گروه است.
Indicates a situation that is very difficult to manage or control.
- IDIOM
example
معنی(example):
سازماندهی این تیم مانند هدایت گربههاست.
مثال:
Organizing this team is like herding cats.
معنی(example):
سعی در نگهداشتن تمرکز آنها مانند هدایت گربههاست.
مثال:
Trying to keep them focused is like herding cats.
معنی فارسی کلمه like herding cats
:
مانند جمع کردن گربهها بیانکننده دشواری در کنترل یا هدایت یک گروه است.