معنی فارسی like sin
B2برای بیان چیزی که از نظر اجتماعی ناپسند است، اما خیلی خوشایند است.
Used to emphasize enjoyment of something that may be considered wrong.
- IDIOM
example
معنی(example):
او شکلات را با اشتیاق میخورد.
مثال:
He eats chocolate like sin.
معنی(example):
او پول را خیلی زیاد صرف میکند.
مثال:
She spends money like sin.
معنی فارسی کلمه like sin
:
برای بیان چیزی که از نظر اجتماعی ناپسند است، اما خیلی خوشایند است.