معنی فارسی likewiseness
C1به معنای شباهت و تشابه در نظریهها یا افکار.
The quality of being similar or alike.
- NOUN
example
معنی(example):
تشابه در افکار او، او را به یک رهبر خوب تبدیل کرد.
مثال:
His likewiseness in thought made him a good leader.
معنی(example):
او به شباهت او با بسیاری از متفکران بزرگ احترام میگذاشت.
مثال:
She admired his likewiseness to many great thinkers.
معنی فارسی کلمه likewiseness
:
به معنای شباهت و تشابه در نظریهها یا افکار.