معنی فارسی liliated

B2

لیلیاته، به معنای دارای دندانه‌ها یا زوائد ریز که می‌تواند به کمک در جذب یا عملکرد گیاهان بیاید.

Having fringed or hair-like projections.

example
معنی(example):

لبه‌های لیلیاته شده برگ به جذب آب کمک می‌کنند.

مثال:

The liliated edges of the leaf help with water absorption.

معنی(example):

برخی از گیاهان آبی برای افزایش شناوری خود لیلیاته هستند.

مثال:

Some aquatic plants are liliated to enhance their buoyancy.

معنی فارسی کلمه liliated

: معنی liliated به فارسی

لیلیاته، به معنای دارای دندانه‌ها یا زوائد ریز که می‌تواند به کمک در جذب یا عملکرد گیاهان بیاید.