معنی فارسی limbeck

B1

لیمبک، ابزاری برای اندازه‌گیری دقیق مایعات در شرایط آزمایشگاهی.

A device used to measure liquids accurately in laboratory conditions.

example
معنی(example):

او از لیمبک برای اندازه‌گیری دقیق مایع استفاده کرد.

مثال:

He used a limbeck to measure the liquid accurately.

معنی(example):

دانشمند توضیح داد که لیمبک چگونه به‌طور دقیق کار می‌کند.

مثال:

The scientist explained how the limbeck works in detail.

معنی فارسی کلمه limbeck

: معنی limbeck به فارسی

لیمبک، ابزاری برای اندازه‌گیری دقیق مایعات در شرایط آزمایشگاهی.