معنی فارسی limekiln

B1

ساختاری برای پخته کردن سنگ آهک و تبدیل آن به آهک.

A type of furnace used for producing lime.

noun
معنی(noun):

A furnace used to produce lime from limestone.

معنی(noun):

A burning sensation.

example
معنی(example):

آنها از کوره آهک برای تولید آهک استفاده کردند.

مثال:

They used a limekiln to produce lime.

معنی(example):

کوره آهک قدیمی اکنون یک مکان تاریخی است.

مثال:

The old limekiln is now a historical site.

معنی فارسی کلمه limekiln

: معنی limekiln به فارسی

ساختاری برای پخته کردن سنگ آهک و تبدیل آن به آهک.