معنی فارسی limewashed
B2لاینکوش شده، به معنای رنگ کردن سطوح با گچ و آهک برای محافظت و زیبایی.
Coated with lime wash for protection and aesthetics.
- verb
verb
معنی(verb):
To paint with limewash (slaked lime in water).
example
معنی(example):
خانه برای محافظت از باران بر روی آن لاینکوش شده است.
مثال:
The house was limewashed to protect it from the rain.
معنی(example):
آنها دیوار قدیمی را لاینکوش کردند تا به آن ظاهری جدید بدهند.
مثال:
They limewashed the old wall to give it a fresh look.
معنی فارسی کلمه limewashed
:
لاینکوش شده، به معنای رنگ کردن سطوح با گچ و آهک برای محافظت و زیبایی.