معنی فارسی liminesses

B1

جمع «liminess»، به وضعیت‌های مختلف یا مقادیر گوناگون عدم شفافیت اشاره دارد.

Plural of liminess; refers to various states or degrees of cloudiness.

example
معنی(example):

انواع مختلف عدم شفافیت می‌توانند بر کیفیت آب تأثیر بگذارند.

مثال:

Different liminesses can affect water quality.

معنی(example):

دانشمندان در مطالعات زیست‌محیطی انواع مختلف عدم شفافیت را اندازه‌گیری می‌کنند.

مثال:

Scientists measure various liminesses in environmental studies.

معنی فارسی کلمه liminesses

: معنی liminesses به فارسی

جمع «liminess»، به وضعیت‌های مختلف یا مقادیر گوناگون عدم شفافیت اشاره دارد.