معنی فارسی limnery
B1محیطی آبی که در آن زندگی آبزی و حیات وحش وجود دارد.
A wetland area, particularly characterized by its freshwater bodies and respective ecosystems.
- NOUN
example
معنی(example):
زیستگاه لیمنا دری پر از حیات وحش متنوع بود.
مثال:
The limnery habitat was filled with diverse wildlife.
معنی(example):
ما مناطق لیمنا دری دریاچه را کاوش کردیم.
مثال:
We explored the limnery zones of the lake.
معنی فارسی کلمه limnery
:
محیطی آبی که در آن زندگی آبزی و حیات وحش وجود دارد.