معنی فارسی limnological
B2لیمونولوژیک، مرتبط با مطالعه عمیق دریاچهها و اکوسیستمهای آنها.
Pertaining to the scientific study of inland waters.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بررسی لیمنولوژیک دادههای ارزشمندی درباره جمعیت ماهیها ارائه داد.
مثال:
The limnological survey provided valuable data on fish populations.
معنی(example):
تحقیقات لیمنولوژیک برای حفظ دریاچهها ضروری است.
مثال:
Limnological research is essential for lake conservation.
معنی فارسی کلمه limnological
:
لیمونولوژیک، مرتبط با مطالعه عمیق دریاچهها و اکوسیستمهای آنها.