معنی فارسی limnometer
B1لیمونومتر، ابزاری برای اندازهگیری دما و ویژگیهای مختلف آب در دریاچهها.
An instrument used to measure various properties of lake waters, including temperature.
- NOUN
example
معنی(example):
لیمونوتر متر برای اندازهگیری دماهای سطح دریاچه مهم است.
مثال:
The limnometer is important for measuring lake surface temperatures.
معنی(example):
استفاده از لیمونومتر در ارزیابی زیستگاههای آبی کمک میکند.
مثال:
Using a limnometer helps in assessing aquatic habitats.
معنی فارسی کلمه limnometer
:
لیمونومتر، ابزاری برای اندازهگیری دما و ویژگیهای مختلف آب در دریاچهها.