معنی فارسی lincloth
B1لینکلُت، نوعی پارچه نازک و مقاوم که معمولاً برای پوشش دادن سطوح استفاده میشود.
A type of thin and durable fabric often used for covering surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
او لینکلُت را بر روی میز انداخت.
مثال:
He draped the lincloth over the table.
معنی(example):
لینکلُت بادوام و تمیز کردن آن آسان بود.
مثال:
The lincloth was durable and easy to clean.
معنی فارسی کلمه lincloth
:
لینکلُت، نوعی پارچه نازک و مقاوم که معمولاً برای پوشش دادن سطوح استفاده میشود.