معنی فارسی lincolnian
B2لینکلنی، اصطلاحی برای توصیف ایدهها یا ارزشهای مرتبط با آبراهام لینکلن، به ویژه در مورد برابری و عدالت اجتماعی.
Relating to the ideals or values associated with Abraham Lincoln, especially concerning equality and social justice.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ایدههای لینکلنی او ریشه در برابری و آزادی داشت.
مثال:
His lincolnian ideals were rooted in equality and freedom.
معنی(example):
او به ارزشهای لینکلنی او مانند صداقت و یکپارچگی احترام میگذاشت.
مثال:
She admired his lincolnian values of honesty and integrity.
معنی فارسی کلمه lincolnian
:
لینکلنی، اصطلاحی برای توصیف ایدهها یا ارزشهای مرتبط با آبراهام لینکلن، به ویژه در مورد برابری و عدالت اجتماعی.