معنی فارسی line of communications
B2خط ارتباطی به مسیرهایی اشاره دارد که اطلاعات از طریق آنها منتقل میشود.
A channel or means for exchanging information.
- NOUN
example
معنی(example):
ما به یک خط ارتباطی واضح نیاز داریم.
مثال:
We need a clear line of communications.
معنی(example):
خط ارتباطی برای همکاری بهتر برقرار شد.
مثال:
The line of communications was established for better cooperation.
معنی فارسی کلمه line of communications
:
خط ارتباطی به مسیرهایی اشاره دارد که اطلاعات از طریق آنها منتقل میشود.