معنی فارسی lineations
B1خطوط، الگوهای خطوطی هستند که معمولاً در زمین‌شناسی به وجود آمده‌اند و به بررسی و تحلیل ساختار زمین کمک می‌کنند.
Linear features or patterns observed in geology, often indicating structural processes.
- noun
noun
معنی(noun):
A linear feature in rock, often structural
مثال:
magnetic lineations
معنی(noun):
The way in which line breaks are inserted in a poem
example
معنی(example):
خطوط، ویژگی‌های خطی هستند که در سطح زمین یافت می‌شوند.
مثال:
Lineations are linear features found on the surface of the Earth.
معنی(example):
زمین‌شناسان خطوط را برای درک تاریخ تکتونیکی بررسی می‌کنند.
مثال:
Geologists study lineations to understand tectonic history.
معنی فارسی کلمه lineations
:
خطوط، الگوهای خطوطی هستند که معمولاً در زمین‌شناسی به وجود آمده‌اند و به بررسی و تحلیل ساختار زمین کمک می‌کنند.
