معنی فارسی linecasting
B1فرآیند استفاده از تجهیزات خاص برای تولید نوع خط به صورت خطی و دقیق.
The process of casting lines of type from molten metal in a typesetting machine.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنولوژی خطانداختن صنعت چاپ را متحول کرد.
مثال:
Linecasting technology revolutionized the printing industry.
معنی(example):
هنرمند با خطانداختن آزمایش کرد تا چاپهای منحصر به فردی ایجاد کند.
مثال:
The artist experimented with linecasting to create unique prints.
معنی فارسی کلمه linecasting
:
فرآیند استفاده از تجهیزات خاص برای تولید نوع خط به صورت خطی و دقیق.