معنی فارسی lingerer
B1کسی که در جایی به مدت طولانی میماند یا وقت خود را تلف میکند.
A person who lingers or stays in a place longer than necessary.
- NOUN
example
معنی(example):
سستیکننده پس از پایان مهمانی مدت زیادی ماند.
مثال:
The lingerer stayed at the party long after it ended.
معنی(example):
ما سستیکننده را در کافیشاپ دیدیم که قهوهاش را لذت میبرد.
مثال:
We noticed the lingerer at the café, enjoying her coffee.
معنی فارسی کلمه lingerer
:
کسی که در جایی به مدت طولانی میماند یا وقت خود را تلف میکند.