معنی فارسی linguistician

B2

شخصی که به طور تخصصی در زمینه زبان‌ها و زبان‌شناسی مطالعاتی انجام می‌دهد.

A person who studies languages and linguistics.

noun
معنی(noun):

A linguist.

example
معنی(example):

یک زبان‌شناس زبان‌ها و ساختارهای آن‌ها را مطالعه می‌کند.

مثال:

A linguistician studies languages and their structures.

معنی(example):

زبان‌شناس قوانین گرامری را به ما توضیح داد.

مثال:

The linguistician explained the grammar rules to us.

معنی فارسی کلمه linguistician

: معنی linguistician به فارسی

شخصی که به طور تخصصی در زمینه زبان‌ها و زبان‌شناسی مطالعاتی انجام می‌دهد.