معنی فارسی linhay

B2 /ˈlɪni/

ساختاری سنتی برای نگهداری دام و محصولات زراعی.

A traditional structure used for sheltering livestock.

noun
معنی(noun):

A shed or other outbuilding.

example
معنی(example):

لین‌های یک ساختار سنتی برای نگهداری دام‌ها است.

مثال:

The linhay is a traditional structure for housing livestock.

معنی(example):

ما در تور مزرعه‌مان به یک لینهای قدیمی رفتیم.

مثال:

We visited an old linhay on our farm tour.

معنی فارسی کلمه linhay

: معنی linhay به فارسی

ساختاری سنتی برای نگهداری دام و محصولات زراعی.