معنی فارسی liniest
B2لینیترین به معنای بیشترین ویژگیهای خطی بودن یا پیچیدگی است.
The most linear; having the greatest number of straight or simple paths.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مسیر، پیچیدهترین و خطیترین مسیر بود که میتوانستیم از میان جنگل برویم.
مثال:
The path was the liniest route we could take through the forest.
معنی(example):
او این جاده را به عنوان خطیترین جادهای که تا به حال سفر کرده توصیف کرد.
مثال:
He described the road as the liniest he had ever traveled.
معنی فارسی کلمه liniest
:
لینیترین به معنای بیشترین ویژگیهای خطی بودن یا پیچیدگی است.