معنی فارسی lininess

B1

لینی نسی بودن، اشاره به کیفیت یا ویژگی نازک و صاف داشتن چیزی.

The quality of being line-like or smooth.

example
معنی(example):

سادگی پارچه باعث شد تا دوخت آن آسان شود.

مثال:

The lininess of the fabric made it easy to sew.

معنی(example):

نقاشی‌های او نوعی سادگی را نشان می‌دهد که بیننده‌ها را جذب می‌کند.

مثال:

Her drawings displayed a certain lininess that appealed to viewers.

معنی فارسی کلمه lininess

: معنی lininess به فارسی

لینی نسی بودن، اشاره به کیفیت یا ویژگی نازک و صاف داشتن چیزی.