معنی فارسی linne
B2لینه، نام یک گیاهشناس مشهور که در مطالعه گیاهان شناخته شده است.
Refers to Carl Linnaeus, a Swedish botanist.
- NOUN
example
معنی(example):
لینه یک گیاهشناس معروف بود.
مثال:
Linne was a famous botanist.
معنی(example):
کار او درباره گیاهان هنوز هم مرتبط است.
مثال:
His work on plants is still relevant today.
معنی فارسی کلمه linne
:
لینه، نام یک گیاهشناس مشهور که در مطالعه گیاهان شناخته شده است.