معنی فارسی liomyoma

B1

لیومیوم به نوعی تومور خوش‌خیم اطلاق می‌شود که از ماهیچه‌های صاف تشکیل می‌شود.

A benign tumor made up of smooth muscle tissue.

example
معنی(example):

لیومیوم به عنوان تومور فیبروئید نیز شناخته می‌شود.

مثال:

Liomyoma is often referred to as a fibroid tumor.

معنی(example):

بیماران ممکن است به جراحی برای یک لیومیوم بزرگ نیاز داشته باشند.

مثال:

Patients may require surgery for a large liomyoma.

معنی فارسی کلمه liomyoma

: معنی liomyoma به فارسی

لیومیوم به نوعی تومور خوش‌خیم اطلاق می‌شود که از ماهیچه‌های صاف تشکیل می‌شود.