معنی فارسی lipgloss
A2محصوصی که روی لب‌ها به عنوان آرایش استفاده می‌شود و درخشان است.
A cosmetic product applied to the lips for color and shine.
- noun
noun
معنی(noun):
A cosmetic product applied to the lips to make them look shinier
example
معنی(example):
او برای داشتن ظاهری درخشان، برق لب زد.
مثال:
She applied lipgloss for a shiny look.
معنی(example):
برق لب می‌تواند لب‌های شما را پرتر نشان دهد.
مثال:
Lipgloss can make your lips appear fuller.
معنی فارسی کلمه lipgloss
:
محصوصی که روی لب‌ها به عنوان آرایش استفاده می‌شود و درخشان است.
