معنی فارسی liplines

B1

خطوطی که دور لب‌ها کشیده می‌شود تا شکل و رنگ آن‌ها را مشخص‌تر و زیباتر کند.

Lines drawn around the lips to define and enhance their shape and color.

noun
معنی(noun):

The outline shape of the lips.

example
معنی(example):

او با دقت خطوط لب خود را قبل از بیرون رفتن کشید.

مثال:

She carefully applied her liplines before going out.

معنی(example):

خطوط لب می‌توانند فرم لب‌های شما را بهبود بخشند.

مثال:

Liplines can enhance the shape of your lips.

معنی فارسی کلمه liplines

: معنی liplines به فارسی

خطوطی که دور لب‌ها کشیده می‌شود تا شکل و رنگ آن‌ها را مشخص‌تر و زیباتر کند.