معنی فارسی lipochromogen
B1لیپوکروموژن به مادهای اطلاق میشود که قابلیت تولید رنگدانههای لیپوکروم را دارد.
A substance that can generate lipochrome pigments.
- NOUN
example
معنی(example):
لیپوکروموژن به عنوان یک دسته مهم در بیوشیمی در نظر گرفته میشود.
مثال:
Lipochromogen is considered an important category in biochemistry.
معنی(example):
دانشمندان لیپوکروموژن را برای مطالعه ویژگیهای آن جدا کردهاند.
مثال:
Scientists have isolated lipochromogen to study its characteristics.
معنی فارسی کلمه lipochromogen
:
لیپوکروموژن به مادهای اطلاق میشود که قابلیت تولید رنگدانههای لیپوکروم را دارد.