معنی فارسی lipogenic
B2غذاهایی که باعث تشکیل و ذخیره چربی در بدن میشوند.
Relating to or promoting the production of fat.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to lipogenesis
example
معنی(example):
برخی غذاها لیپوژنتیک هستند و میتوانند به افزایش وزن منجر شوند.
مثال:
Some foods are lipogenic and can lead to weight gain.
معنی(example):
یک رژیم غذایی لیپوژنتیک ممکن است برای همه مناسب نباشد.
مثال:
A lipogenic diet may not be suitable for everyone.
معنی فارسی کلمه lipogenic
:
غذاهایی که باعث تشکیل و ذخیره چربی در بدن میشوند.