معنی فارسی lipomatous

B1

لیپوماتوزی به بافت‌هایی اشاره دارد که شامل تومورهای چربی هستند.

Lipomatous refers to tissues that contain fatty tumors.

example
معنی(example):

او دارای وضعیت لیپوماتوزی است که نیاز به درمان دارد.

مثال:

She has a lipomatous condition that needs treatment.

معنی(example):

بافت لیپوماتوزی می‌تواند بر تحرک تأثیر بگذارد.

مثال:

Lipomatous tissue can affect mobility.

معنی فارسی کلمه lipomatous

: معنی lipomatous به فارسی

لیپوماتوزی به بافت‌هایی اشاره دارد که شامل تومورهای چربی هستند.