معنی فارسی lipomyxoma

B2

لیپومیلوما به توموری اطلاق می‌شود که ترکیبی از بافت چربی و بافت میکسوئید دارد.

A type of tumor that includes both fatty and myxoid tissues.

example
معنی(example):

لیپومیلوما با ترکیب بافت چربی و بافت میکسوئید مشخص می‌شود.

مثال:

Lipomyxoma is characterized by a mix of fat and myxoid tissue.

معنی(example):

گزینه‌های درمان برای لیپومیلوما ممکن است شامل جراحی باشد.

مثال:

Treatment options for lipomyxoma may include surgery.

معنی فارسی کلمه lipomyxoma

: معنی lipomyxoma به فارسی

لیپومیلوما به توموری اطلاق می‌شود که ترکیبی از بافت چربی و بافت میکسوئید دارد.