معنی فارسی lipopod

B1

لیپوپود به اندام‌های خاصی اشاره دارد که در ذخیره‌سازی چربی در موجودات زنده عمل می‌کند.

Specialized appendages in organisms that aid in fat storage.

example
معنی(example):

لیپوپود اندامی ویژه در موجودات است که برای ذخیره چربی طراحی شده است.

مثال:

The lipopod is an organism's specialized fat-storing appendage.

معنی(example):

برخی از جانوران دریایی لیپوپودهایی دارند که به مدیریت انرژی در دوران روزه‌داری کمک می‌کند.

مثال:

Some marine animals have lipopods to help manage energy during fasting.

معنی فارسی کلمه lipopod

: معنی lipopod به فارسی

لیپوپود به اندام‌های خاصی اشاره دارد که در ذخیره‌سازی چربی در موجودات زنده عمل می‌کند.