معنی فارسی lippen

B1

لب‌ها: بخش نرم و گوشتی صورت که در اطراف دهان قرار دارد و نقش مهمی در بیان احساسات و صحبت کردن ایفا می‌کند.

The soft, fleshy parts of the face surrounding the mouth that are essential for speech and expression.

example
معنی(example):

او از لب‌هایش برای زدن بالم لب استفاده کرد.

مثال:

He used his lippen to apply the lip balm.

معنی(example):

هنرمند لب‌هایش را با رنگ‌های زنده نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted the lippen with vibrant colors.

معنی فارسی کلمه lippen

: معنی lippen به فارسی

لب‌ها: بخش نرم و گوشتی صورت که در اطراف دهان قرار دارد و نقش مهمی در بیان احساسات و صحبت کردن ایفا می‌کند.