معنی فارسی liquesce
B2به حالت مایع درآمدن، هنگامی که یک ماده جامد تحت تاثیر گرما قرار میگیرد.
To turn into a liquid state, especially under the influence of heat.
- VERB
example
معنی(example):
در دماهای بالا، جسم جامد مایع خواهد شد.
مثال:
At high temperatures, the solid will liquesce.
معنی(example):
یخ در برابر گرما تمایل به مایع شدن دارد.
مثال:
The ice tends to liquesce when exposed to heat.
معنی فارسی کلمه liquesce
:
به حالت مایع درآمدن، هنگامی که یک ماده جامد تحت تاثیر گرما قرار میگیرد.